پنبه، پشم، کتان، کنف، ابریشم و ... الیافی طبیعی هستند. نیاکان ما با استفاده از گیاهان و پشم حیوانات مختلف و استفاده از رنگهای
طبیعی، دستبافتههایی خلق میکردند که تفاوتهای زیادی با بافتههای
ماشینی امروزی داشت. تفاوتهایی که چه بسا گوشه ی گوشهای از احساس
بیقراری انسان امروز را بتوان در آنها جستجو کرد. اما استفاده از پوشاک طبیعی منافعی بهمراه دارد که در زیر به برخی از آنها اشاره میکنیم...
متن کامل خبر:
پنبه، پشم، کتان، کنف، ابریشم و ... الیافی طبیعی هستند که سالها به منظور بافت منسوجات مختلف به کار میرفتهاند. نیاکان ما با استفاده از گیاهان و پشم حیوانات مختلف و استفاده از رنگهای طبیعی، دستبافتههایی خلق میکردند که تفاوتهای زیادی با بافتههای ماشینی امروزی داشت. تفاوتهایی که چه بسا گوشه ی گوشهای از احساس بیقراری انسان امروز را بتوان در آنها جستجو کرد.
الیاف پلیاستر و نایلونی به دلیل قابلیت تولید انبوه، فرآوری ارزان، استحکام،یکنواختی و نظم مقاطع رشتهها ، عدم چروک شدن و نیز برق و جلا و لطافتهای مختلفی که میتوان از کار در آورد، بیشترین تولیدات صنایع ریسندگی و نساجی را تشکیل دادهاند.
کارخانههای رنگرزی با استفاده از رنگهای شیمیایی بسیار سادهتر و سریعتر از رنگهای طبیعی و بدون دخالت دست انسان، تولیدات خود را به میزان قابل توجهی افزایش دادهاند. صنایع عظیم بافندگی فرش و موکت با به کارگیری الیاف آکریلیک که جای پشم را گرفتهاند، تولیداتی ارائه میکنند که در طرحها و رنگهای متنوع حتی در روستاها هم جای گلیم و جاجیم و قالی دستباف را گرفته اند.
تولیدکنندگان پوشاک هم به تأثیر از بازار تولید پارچه اکثر تولیداتشان، غیرطبیعی و نایلونی است. همه این تحولات شگرف در صد و پنجاه سال اخیر، با ضربآهنگی تصاعدی رخ نموده است. و اینگونه است که امروزه در صد بالایی از منسوجات و بافتههای مورد نیاز زندگی، با فرآوریهای شیمیایی و اکثراً از مشتقات نفتی، در کنار ما، بر بدن ما و زیر پای ما خوش نشستهاند. محصولاتی که از نظر بیولوژی بدن ما با آنها ناآشناست.
اما استفاده از پوشاک طبیعی منافعی بهمراه دارد که در زیر به برخی از آنها اشاره میکنیم :
الیاف گیاهی مثل پنبه، کتان و کنف به دلیل دارا بودن خاصیت موئینگی، به راحتی عرق و رطوبتهای سطحی بدن را به خود کشیده و در طول الیاف پخش میکنند. با این کار اولا جلوگیری میشود از ایجاد بوی نامطبوع بدن که در اثر جمع شدن عرق روی پوست به وجود میآید جلوگیری میشود و دوم در اثر تبخیر این رطوبتها فضای بین بدن و لباس خنک باقی میماند، ( احساس خنکی در البسه نخی) چیزی شبیه مکانیزم کولرهای آبی، که در آن آب پخش شده روی پوشالها با جذب حرارت درون محفظه کولر تبخیر میشود و دمای درون کولر پایینتر از محیط باقی میماند.
برعکس این وضعیت در الیاف حیوانی مشاهده میشود. پشم حیوانات به خاطر دارا بودن مقداری چربی آب را به خود جذب نمیکند. حتی روی سطح خود نگاه نمیدارند بنابراین با خیس شدن سمتی از این الیاف رطوبت به طرف دیگر منتقل نمی شود. پشم با طبیعت گرم خود مناسبترین اختراع طبیعت برای پوشش پستانداران و حتی خود انسان در سرما بوده است. الیاف پشم با خاصیت روغنی خود تا حدی از نفوذ آب به بدن جلوگیری میکند. پوششهای پشمی حیوانات به دلیل تراکم بالا این امکان را به وجود میآورد که هوا را در خود محبوس کنند. این هوای محبوس عایق بسیار خوبی است بنابراین جلوگیری میکند از تبادل حرارت ( احساس گرما در البسه پشمی ) همچنین جلوگیری میکند از نفوذ تشعشعات تابشی مضر . ضخیم شدن این عایق با افزوده شدن مقدار پشم مکانیزمی طبیعی است برای نگهداری بهتر حرارت بدن در فصول سرما که ریختن پشمها در فصل گرم مکانیزم حرارتی بدن حیوانات را تعدیل میکند.
پارچههای پشمی، شبیهسازی مناسبیاند از این اتفاق. قدیمترها حتی در تابستانها هم استفاده از لباسهای پشمی رواج داشت. عایق هوایی مانع از نفوذ گرما میگردد و بدن دمای طبیعی خود را حفظ میکند. کلاههای نمدی که از پشم درست میشدند از برخورد تشعشعات تابشی اضافی مخصوصاً در مناطق کویری جلوگیری میکردند. متأسفانه در زندگی مدرن دیگر جایی برای پشم و بافتههای پشمی نمانده است. حتی در بسیاری از افراد احساس «پشمگریزی» به وجود آمده. احساسی که شاید دلیلش تماس زیاد و دایمی با الیاف نرم، لطیف و صیقلی باشد. کلاً تمایل جامعه امروزی نه تنها در زمینه پوشاک که در تمام جوانب زندگی به سمت هرچیز براق، جلادار و صیقلی کشیده شده به طویکه حتی صورت و بدن خودمان را هم صاف و لطیف و صیقلی ترجیح میدهیم کما اینکه وجود مو در طبیعت آدمی بی دلیل نیست. تحقیقات نشان دادهاند که ریش و موی انسان یکی از قویترین گیرندهها برای دریافت انرژیهای کیهانی در وجود اوست.
تبادل انرژیهای ماورایی بین بدن و منابع مرجع انرژی(زمین- کیهان) با پوششهای الیاف طبیعی مختل نمیشود. ارتباط زمین و بدن با پوشیدن کفشی که از مواد طبیعی ساخته شده و مقایسه آن با کفشهای دیگر قابل درک خواهد بود.
الیاف طبیعی از ایجاد حساسیتهای پوستی جلوگیری میکند. تحقیقات نشان داده کسانیکه به دلایل مختلف از حساسیتهای پوستی رنج میبرند، تنها با استفاده از لباسهای نخی و طبیعی میتوانند آنرا کنترل کنند. رنگهای شیمیایی که در البسه متداول امروزی به کار رفته اند علاوه بر آلودهسازی محیط زیست به هنگام فرآوری و رنگرزی، در طولانی مدت در کنار پوست تن ما، ممکن است عامل ایجاد حساسیت پوستی شوند.
الیاف طبیعی قابلیت ذخیره الکتریسیته ساکن خود را ندارند. بنابراین به هنگام پوشیدن و درآوردن لباس، بار الکتریکی تخلیه نمیکنند و در تعادل الکتریکی بدن و انرژیهای مغناطیسی و ماورایی ما خللی ایجاد نمیکنند. اختلال تعادل این انرژیها اثر مستقیم بر روی کانالهای ورود و خروج آنها میگذارد. مراکز هفتگانه تبادل انرژی در بدن (چاکراها) از این اختلال تأثیر نمیپذیرند. و به عبارتی سدی بین بدن و محیط پیرامون نیستند. ارتباط زمین و پا، با پوشیدن کفشی که از مواد طبیعی ساخته شده و مقایسه آن با کفشهای دیگر قابل درک خواهد بود.
فرکانس طبیعی الیاف گیاهی و حیوانی بسیار نزدیکتر به نوسانات بدن آدمی است در مقایسه با الیاف مشتق نفتی که به نوعی از دل زمین بیرون آمده اند . همین مهم ناخودآگاه احساس آرامشی ایجاد میکند که پس از استفاده چند ماهه از لباس طبیعی دیگر نمیتوانیم لباس پلاستیکی بپوشیم
رنگهای گیاهی و طبیعی در فرآیند رنگرزی، آلودگی برای آب، خاک و هوا ایجاد نمیکنند و در حقیقت سازگار با محیط زیستهستند . حتی تفالههای آن به صورت کود قابل استفاده است. رنگهای گیاهی در برابر نور خورشید بسیار پردواماند. بر خلاف رنگهای شیمیایی که در مقابل آفتاب کمرنگ میشوند. رنگ های گیاهی و حیوانی یا مدنی حساسیتهای پوستی ایجاد نمیکنند و درخشش و نور خاص خود را دارند
و مطلب دیگری که فقط بصورت حسی و تجربی میتوان به آن اشاره کرد احساس سبکی است که در پوششهای طبیعی وجود دارد که چیزی است در مقابل احساس محبوس بودن. این مطلب در مقایسه دو لباس زمستانی طبیعی و غیر طبیعی قابل لمس خواهد بود. یا شاید جوراب نایلونی و نخی.